♥☆منتظــر مـهـدی☆♥
او خواهد امــــد
اصلا دگر تحمّل این غم نمیشود این روزگار هر چه دلش خواست میکند
نظرات شما عزیزان:
حتی مجال گریه فراهم نمیشود
ویرانم از درون که شبیه خرابیام
ویرانههای زلزله بم نمیشود
این روزگار هر چه بگویم نمیشود
آنقدر ابریام که نگو، روز، ماه، سال
اصلا چرا همیشه محرم نمیشود؟
گندم نخورده از تو جدایم نمودهاند
شرحاش به این دو جملة مبهم نمیشود
هی صبر پشت صبر... بیا ای همیشه مرد
عالم بدون عشق تو عالم نمیشود
برگرد ای مسافر شبهای انتظار
چیزی که از بزرگیتان کم نمیشود
De$ign | کافه حجاب |